مقیم کوی عشق از قید هر تکلیف از سلیم تهرانی غزل 316

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

مقیم کوی عشق از قید هر تکلیف آزاد است

1 مقیم کوی عشق از قید هر تکلیف آزاد است به دست طفل، فرمان سلیمان کاغذ باد است

2 به دولت چون غلامان اهل صورت این لقب دادند وگرنه نام او در عالم منی خداداد است

3 برای دلخراشی در محبت ناخنی دارم ز اسباب دو عالم، تیشه ای در دست فرهاد است

4 پس از مردن مگر بر خاک من افتد گذار او مرا صد مصلحت در مرگ همچون خواب صیاد است

5 چنانم خاک این گلزار دامنگیر گردیده ست که موج سبزه بر پای دلم زنجیر فولاد است

6 سلیم از دوری او آنچنان در باغ دلگیرم که برگ بید پنداری به فرقم تیغ جلاد است

عکس نوشته
کامنت
comment