آوازه آن جمال از حکیم نزاری قهستانی غزل 128

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

آوازه آن جمال برخاست

1 آوازه آن جمال برخاست ما را طمعِ محال برخاست

2 از حسنِ جمال او خبر شد جانم ز پیِ وصال برخاست

3 در دیده خیالِ وصل بنشست سودا همه زین خیال برخاست

4 بنمود جمال و باز پوشید تا این همه قیل و قال برخاست

5 غوغایِ قیامتی دگربار از حاسدِ بد سگال برخاست

6 ای دوست درآ و فارغم کن کز خویشتنم ملال برخاست

7 عمرم ز بس انتظار بگذشت صبرم ز بس احتمال برخاست

8 عشق آمد و رستخیز حیرت از عقل شکسته حال برخاست

9 پندار نزار یا قیامت پیش از تو به چند سال برخاست

10 مردانه ز پیشِ خویش برخیز اینک حُجُب از جمال برخاست

11 هرگز نرسد به هیچ مقصد هر کز قدمِ رجال برخاست

12 در بادیهء امید باید تشنه ز لبِ زلال برخاست

عکس نوشته
کامنت
comment