- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دین پناها! دم جانبخش ترا نفس روح امین می گویم
2 وز سخن های تو یک نادره را رشگ صد در ثمین می گویم
3 نیست مثل تو نه در صوب عراق در همه روی زمین می گویم
4 آسمان پیش تو بر خاک نهد به سر تو که جبین می گویم
5 بر مگیر این به گران روی ز من علم الله که یقین می گویم
6 تا بدیدم قلم و دست ترا صفت هر دو چنین می گویم
7 دست را خواجه کان می خوانم کلک را شحنه دین می گویم
8 این سخن مختصر اولیتر از آنک در سخن غث و سمین می گویم
9 تو مشو سرد که در صفه به شب سخت سرد است همین می گویم