1 آن نقد نبی که در ولایت شاهست برچرخ هدایت آفتاب و ماه است
2 در خلق حسن حسین ثانی بجهان میدان بیقین کامیر روح الله است
1 بردار ای صبا ز جمالش نقاب را گو بنگرید آن رخ چون آفتاب را
2 چون دیده تاب دیدن حسن رخش نداشت برروی خود فکند ازین رو نقاب را
1 مست و خرابم ساقیا در بازکن میخانه را بهر خمارم از کرم پرکن دگر پیمانه را
2 مستم ز جام عشق تو دیوانه ام از شوق تو بنمارخ و دیوانه تر گردان من دیوانه را
1 شاه ملک دین و اقلیم یقین عارف اسرار رب العالمین
2 آنکه مفتاح علوم انبیاست پیشوای جمله ارباب صفاست