- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ضمیر جمع روشن، بی صفا هرگز نمی باشد کدورت در دل بی مدّعا هرگز نمی باشد
2 قیامت آمد و رفت و نیامد وعدهٔ زودش وفا در یاد آن دیر آشنا هرگز نمی باشد
3 یکی از وصل می گوید، یکی از هجر می نالد بساط عشق بازان بی نوا هرگز نمی باشد
4 ز خاطر، باده اول می زداید زنگ هستی را نماز می گساران را، ریا هرگز نمی باشد
5 زخود رفتن سفر باشد، خراباتی نژادان را به کوی می پرستان نقش پا هرگز نمی باشد
6 کند سرپنجهٔ افتادگی، صید زبردستان سپاه خاکساران را، نوا هرگز نمی باشد
7 حزین ، احسان بود پیش از طلب، رسم جوانمردان دَرِ ارباب همّت را، گدا هرگز نمی باشد