وعدهٔ قتلم دهی پیوسته از آشفتهٔ شیرازی غزل 117

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

وعدهٔ قتلم دهی پیوسته و دشوار نیست

1 وعدهٔ قتلم دهی پیوسته و دشوار نیست این بود مشکل که گفتارت بود کردار نیست

2 عشق دل تسخیر کرد و رخت بیرون برد عقل منزل یار است اینجا خانه اغیار نیست

3 هست در هر حلقهٔ منظور عارف ذکر دوست عاشقان را فرقی اندر سبحه و زنار نیست

4 برنیارم خاستن تا نفخه صور از لحد گر بدانم در قیامت وعده دیدار نیست

5 خرقه و دستار چه بود دوست را در دست آر زان که شرط بندگی در خرقه و دستار نیست

6 سرخ‌رو می‌بینمت زاهد مگر دُردی‌کشی زان که این دارو به جز در خانهٔ خمار نیست

7 نافه مشک من آشفته شکنج زلف اوست کاین اثر در مشک چین و نافه تاتار نیست

عکس نوشته
کامنت
comment