مشکل که یاد ما به قدح نوشی از سلیم تهرانی غزل 509

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

مشکل که یاد ما به قدح نوشی آورد

1 مشکل که یاد ما به قدح نوشی آورد دوری ست نشأه ای که فراموشی آورد

2 رازی ست راز عشق که با هم دو گوش را همچون کمان حلقه به سرگوشی آورد

3 از ناله در خمار به تنگ آمدم، کجاست یک سرمه دان شراب که خاموشی آورد

4 تا هوش هست در سر من، گریه می کنم کو یک دو جام باده که بیهوشی آورد

5 یک حرف نشنوی زمن و غیر سوی خویش گوش ترا گرفته به سرگوشی آورد

6 بر یاد ما پیاله بنوشید همدمان اما نه آن قدر که فراموشی آورد

7 تجرید را ز دست برآید مگر سلیم کآیینه را برون ز نمدپوشی آورد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر