حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی
حزین لاهیجی

مشکل افتاد عجب کار من حیران از حزین لاهیجی غزل 104

غزل 104 ام از 1771 غزلیات

مشکل افتاد عجب کار من حیران را

1 مشکل افتاد عجب کار من حیران را دل مگر یاد دهد، مهر و وفا جانان را

2 اوّل از چشم تو، خونریز نگاهی دیدم می توان یافت ز آغاز وفا، پایان را

3 دو جهان، بسمل مژگان شکار افکن توست پی صید که، دگر بر زده ای دامان را؟

4 پاس دلهای اسیران وفا، رسم خوشیست سرو من، شانه مکش طرهٔ مشک افشان را

5 چه شود کز تو دمی خاطرم آسوده شود؟ مکش از سینهٔ من یک دو نفس پیکان را

6 ترک چشمت دگر از دل چه توقّع دارد؟ باج هرگز نبود، مملکت ویران را

7 در بهار خط آن ساقی گلچهره، حزین زاهد آیا به چه رو، طعنه زند مستان را؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مشکل افتاد عجب کار من حیران را

شاعر شعر مشکل افتاد عجب کار من حیران را چه کسی است ؟

شاعر شعر مشکل افتاد عجب کار من حیران را حزین لاهیجی می باشد.

شعر مشکل افتاد عجب کار من حیران را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر مشکل افتاد عجب کار من حیران را چیست ؟

قالب شعر مشکل افتاد عجب کار من حیران را غزل است

مضمون اصلی شعر مشکل افتاد عجب کار من حیران را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
ویدیویی