- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فخر دین یک التماسست از توام روزها شد تا همی پنهان کنم
2 خرده اکنون در میان خواهم نهاد بر تو و بر خویشتن آسان کنم
3 کبشکی داری اگر بخشی به من خویشتن در پیش تو قربان کنم
4 شکرهای آن کنم وانگاه چه تا به کی تا کائنا من کان کنم
5 ور بفرمایی که دندان برکشم سهل باشد برکشم فرمان کنم
6 بر میانم گر معد نبود خلال چوبکی یابم که در دندان کنم
7 لیک از این پس در میان دوستانت بس مساوی کز برای آن کنم
8 چیزهایی گویمت حقا که سگ نان نبوید نیز اگر بر نان کنم