1 سائلی حال جهانرا ز یکی کرد سؤال آن شنیدی که چه فرمود حکیمش بجواب
2 گفت دنیا و نعیمش چو بیابان و سراب یا خیالیست که صاحبنظرش دید بخواب
3 خواب را مردم بیدار دل اصلی ننهند نشوند اهل خرد غره بتمویج سراب
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 مدتی گردون ز غیرت داشت سرگردان مرا زانک در دانش مزید یافت بر اقران مرا
2 منت ایزد را که باز از ظلمت حرمان چو خضر رهنما شد بخت سوی چشمه حیوان مرا
1 آن پریچهره که صد عاشق زارش باشد همچو من بسته بهر موی هزارش باشد
2 آتشی در دل من قهر تو افروخت چنانک شعله صاعقه برقی ز شرارش باشد
1 امروز در زمانه دلم شاد و خرم است وین خرمی ز مقدم دستور اعظم است
2 دستور جانپناه که با دولت جوان از بدو فطرتش خرد پیر همدم است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **