1 نقد شاعر در خور بازار نیست نان به سیم نسترن نتوان خرید
1 سید هجویر مخدوم امم مرقد او پیر سنجر را حرم
2 بند های کوهسار آسان گسیخت در زمین هند تخم سجده ریخت
1 بود معماری ز اقلیم خجند در فن تعمیر نام او بلند
2 ساخت آن صنعت گر فرهاد زاد مسجدی از حکم سلطان مراد
1 ای که مثل گل ز گل بالیدهای تو هم از بطن خودی زائیدهای
2 از خودی مگذر بقا انجام باش قطرهای می باش و بحر آشام باش
1 مثل آئینه مشو محو جمال دگران از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
2 آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز آشیانی که نهادی به نهال دگران