متقی نفس خویش را چو شناخت از جامی هفت اورنگ 54

متقی نفس خویش را چو شناخت

1 متقی نفس خویش را چو شناخت در شرورش وقایه حق ساخت

2 سپری شد به پیش حق که مدام دارد او را نگه ز تیر ملام

3 هر چه آمد ز جنس نقصان پیش داشت مسند به نفس ناقص خویش

4 گر چه در کیش صاحب تفرید آن تقاضا همی کند توحید

5 که همه فعل ها چه زشت و چه خوب بی وسایط به حق بود منسوب

6 لیک از آنجا که شیوه ادب است نسبت فعل شر به حق عجب است

7 همچنین از مقوله افعال هر چه دید از قبیل خیر و کمال

8 ساخت خاطر تهی ز وایه خویش کرد حق را در آن وقایه خویش

9 نزد از نفس و فعل نفس نطق داشت بی واسطه مضاف به حق

10 تا نیفتد در آن فساد و خلل از ظهور و غرور نفس دغل

11 نزند سر ریا و عجب ازوی گرددش نامه رعونت طی

عکس نوشته
کامنت
comment