1 ارکان گهر است و ما نگاریم همه وز قرن به قرن یادگاریم همه
2 کیوان گُرد است و ما شکاریم همه واندر کف آز دلفگاریم همه
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 با خویشتن شمار کن ای هوشیار پیر تا بر تو نوبهار چه مایه گذشت و تیر
2 تا بر سرت نگشت بسی تیر و نوبهار چون پر زاغ بود سر و قامتت چو تیر
1 جز جفا با اهل دانش مر فلک را کار نیست زانکه دانا را سوی نادان بسی مقدار نیست
2 بد به سوی بد گراید نیک با نیک آرمد این مر آن را جفت نی و آن مر این را یار نیست
1 ای خواجه جهان حیل بسی داند وز غدر همی به جادوی ماند
2 گر تو به مثل به ابر بر باشی زانجات به حیلهها فرو خواند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به