فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

طبیب اهل دل آن چشم مردم از فروغی بسطامی غزل 64

غزل 64 ام از 549 غزلیات

طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است

1 طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است ولی دریغ که آن هم همیشه بیمار است

2 نگار مست شراب است و مدعی هشیار فغان که دوست به خواب است و خصم بیدار است

3 چگونه در غم او دعوی وفا نکنم که شاهدم دل مجروح و چشم خون‌بار است

4 هنوز قابل این فیض نیستم در عشق وگرنه از پی قتلم بهانه بسیار است

5 پی پرستش خود برگزیده‌ام صنمی که زلف خم به خمش حلقه‌های زنار است

6 نگیرم از سر زلفش به راستی چه کنم که روزگار پریشان و کار دشوار است

7 به هیچ خانه نجستم نشان جانان را که جانم از حرم و دیر هر دو بیزار است

8 لبش به جان گران‌مایه بوسه نفروشد ندانم این چه متاع و چگونه بازار است

9 ز سوز نالهٔ مرغ چمن توان دانست که در محبت گل مو به مو گرفتار است

10 فروغی آن رخ رخشنده زیر زلف سیاه تجلی مه تابنده در شب تار است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است

شاعر شعر طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است چه کسی است ؟

شاعر شعر طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است فروغی بسطامی می باشد.

شعر طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است چیست ؟

قالب شعر طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است غزل است

مضمون اصلی شعر طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر