فلک سرگشته از سودای عشقست از مشتاق اصفهانی غزل 95

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

فلک سرگشته از سودای عشقست

1 فلک سرگشته از سودای عشقست بدور این ساغر از صهبای عشق است

2 برون از نه فلک آنجا که جائی از آن برتر نباشد جای عشق است

3 چه بحر بیکرانست اینکه نه چرخ حبابی چند از دریای عشق است

4 برون از شهر بند عقل شهریست که در هر کوچه‌اش غوغای عشق است

5 قبا گردد اگر نه اطلس چرخ نه بر اندازه بالای عشق است

6 از آن خاکم بسر ریزد که گردون غبار دامن صحرای عشق است

7 درین محفل لبالب جام مشتاق بود زان می که در مینای عشق است

عکس نوشته
کامنت
comment