1 آن قوم که راه بین فتادند و شدند کس را زیقین خبر ندادند و شدند
2 آن بند که هیچ کس ندانست گشود یک بند دگر بَرو نهادند و شدند
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 آتش نزند در دل ما الّا او کوته نکند منزل ما الّا او
2 گر جمله جهانیان طبیبم گردند حل می نکند مشکل ما الّا او
1 ای دوست میان من و تو گرنه دُوی است پس این که گهی نالد و گه نازد کیست
2 ما را همه عمر در طلب باید بود گر من توم و تو من، طلب کاری چیست
1 تا رهبر تو طبع بدآموز بود بخت تو مپندار که پیروز بود
2 تو خفته به عیش و شب عمرت کوتاه ترسم که چو بیدار شوی روز بود
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **