1 قلم دگر به زبان حرف آشنا دارد گلی به فرق خود از نعت مصطفی دارد
2 گلی در آب گرفته ست خامه کز رنگش گمان بری که مگر پای در حنا دارد
3 در دهان بجز از حرف نعت او بستم درین قفس همه صیاد ما هما دارد
4 سخن ز کوتهی خود به وصفش از نقطه سر بریده ی خود را به زیر پا دارد
5 ز آسمان بطلب یارسول، کین سلیم که دانه شکوه ای از دور آسیا دارد