- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دهقان نبرد حاصلی از بوم و بر ما سرویم و بود عقده خاطر ثمر ما
2 از ناز، کله گوشه به خورشید شکستیم افکنده جنون، سایهٔ داغی به سر ما
3 دیگر لبش از شادی دل غنچه نگردید هر زخم که خندید، به روی جگر ما
4 خوب آمدی ای شور نمکدان قیامت می جست تو را داغ پریشان نظر ما
5 از قطره زدن باز فتد گام نخستین گر ابر شود همنفس چشم تر ما
6 ما چون ز خرابات جهان پاک برآییم؟ آلوده برون رفت ز جنت، پدر ما
7 دستی که می ام داد، تو را بست به خشکی زاهد چه زنی طعنه به دامان تر ما؟
8 خواهیم حزین ، آنقدر از خویش رمیدن کاوازه به جایی نرساند خبر ما