مستور گشت رویش زیر نقاب از جویای تبریزی غزل 1071

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی

1 مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی گویی که منکسف شد از آفتاب نیمی

2 چون برگ لاله را هر لخت دلی ز داغت خون گشته است نیمی، گشته کباب نیمی

3 در حیرتم که چون رفت از خط تمام حسنش بایست گردد آن رو بی آب و تاب نیمی

4 در دور رخ خط او نام خدا چو ماه است بیرون ابر نیمی، زیر سحاب نیمی

5 از لطف و قهرش امشب پیمانهٔ دل من نیمی پر از شراب است پرخون ناب نیمی

6 جویا شب وصالش نصف دلت شده خوش بنمود چهره اما از بس حجاب نیمی

عکس نوشته
کامنت
comment