- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی گویی که منکسف شد از آفتاب نیمی
2 چون برگ لاله را هر لخت دلی ز داغت خون گشته است نیمی، گشته کباب نیمی
3 در حیرتم که چون رفت از خط تمام حسنش بایست گردد آن رو بی آب و تاب نیمی
4 در دور رخ خط او نام خدا چو ماه است بیرون ابر نیمی، زیر سحاب نیمی
5 از لطف و قهرش امشب پیمانهٔ دل من نیمی پر از شراب است پرخون ناب نیمی
6 جویا شب وصالش نصف دلت شده خوش بنمود چهره اما از بس حجاب نیمی