رهِ عشّاق سپردن از حکیم نزاری قهستانی غزل 323

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

رهِ عشّاق سپردن به دل آزاری نیست

1 رهِ عشّاق سپردن به دل آزاری نیست جز به دل سوزی و دل جویی و دل داری نیست

2 چه کنم با دل شوریده که از بدو وجود مست جامی ست که امّید به هشیاری نیست

3 چون تبرّا و تولّا به مشعبد گهِ عشق بازیی نیست که از حقّه برون آری نیست

4 چاره تسلیم و رضا بیش مگو از من و ما هیچ تدبیر دگر تا که بنسپاری نیست

5 ما به جان حاضر وقتیم و به دل ناظر دوست سیر عاشق به گرانی و سبک باری نیست

6 آب و غربال بود دعوی بی معنی و هیچ خاک بر یاری یاری که همه یاری نیست

7 از نزاری تو به زاری نکنی بیزاری شرط آزار بر آن است که بیزاری نیست

عکس نوشته
کامنت
comment