1 توفیق گذشته گر به ما باز آید این بخت عجوز بر سر ناز آید
2 شاهین کرم گر بگشاید پر و بال بس طایر بسمل که به پرواز آید
1 عشق کو تا در بیابان جنون آرد مرا تشنه سازد، بر لب دریای خون آرد مرا
2 در می طامات خوش لایعلقم، مطرب کجاست تا به هوش از نغمه های ارغنون آرد مرا
1 از بس که جور کرد به دل غم که آشناست داغم بهشت صحبت مرهم که آشناست
2 تا طی کنند بی ادبان وادی غرور بیگانگی نموده به محرم که آشناست
1 مست آمدم به معرکه، آیین کارچیست دشمن کدام و مطلب از کار و بار چیست
2 چون خار و گل ز شاخچه ی عدل می دهد این عین تازه رویی و این شرمسار چیست