1 گذشت عمر و تو در فکر نحو و صرف و معانی بهائی! از تو بدین «نحو»«صرف» عمر، «بدیع» است
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ساز بر خود حرام، آسایش که فراغت طریق مردی نیست
2 پا بفرسای در ره طلبش پا همین بهر هرزه گردی نیست
1 نوجوانی از خواص پادشاه میشدی، با حشمت و تمکین، به راه
2 دل ز غم خالی و سر پر از هوس جمله اسباب تنعم پیش و پس
1 علم است برهنه شاخ و تحصیل، بر است تن، خانهٔ عنکبوت و دل، بال و پر است
2 زهر است دهان علم و دستت شکر است هر پشه که او چشید، او شیر نر است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **