1 گذشت عمر و تو در فکر نحو و صرف و معانی بهائی! از تو بدین «نحو»«صرف» عمر، «بدیع» است
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 حاجی به طواف کعبه اندر تک و پوست وز سعی و طواف، هرچه کردست نکوست
2 تقصیر وی آن است که آرد دگری قربان سازد، به جای خود، در ره دوست
1 ای مرکز دایرهٔ امکان وی زبدهٔ عالم کون و مکان
2 تو شاه جواهر ناسوتی خورشید مظاهر لاهوتی
1 رندان گاهی ملک جهان میبازند گاهی به نگاهی، دل و جان میبازند
2 این طور قمار، نه چند است و نه چون هر طور برآید، آنچنان میبازند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **