جامی

جامی

جامی
جامی

گذشت از حد خروش و گریه ابر نوبهاران از جامی غزل 43

غزل 43 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

گذشت از حد خروش و گریه ابر نوبهاران را

1 گذشت از حد خروش و گریه ابر نوبهاران را کجا دانست یارب درد و داغ دل فگاران را

2 مبار ای ابر روز گشت آن چابک سوار آخر که دیده بر ره است از دیرباز امیدواران را

3 ازین عشق جگرخواره چه دارم چشم بهبودی که بر داده به باد نیستی چون من هزاران را

4 ز جام نیم خورد او کجا یک جرعه تا بینی چو عهد من شکسته توبه پرهیزگاران را

5 چنین کز باده عشرت به خواب مستی شبها چه دانی محنت بی خوابی شب زنده داران را

6 سزد کز بی کسی چون من عنان دوستی پیچد بتی کو بسته فتراک بیند شهریاران را

7 سمند ناز جولان ده به ره گو کشته شو جامی اگر ضایع شود موری چه نقصان شهسواران را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گذشت از حد خروش و گریه ابر نوبهاران را

شاعر شعر گذشت از حد خروش و گریه ابر نوبهاران را چه کسی است ؟

شاعر شعر گذشت از حد خروش و گریه ابر نوبهاران را جامی می باشد.

شعر گذشت از حد خروش و گریه ابر نوبهاران را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر گذشت از حد خروش و گریه ابر نوبهاران را چیست ؟

قالب شعر گذشت از حد خروش و گریه ابر نوبهاران را غزل است

مضمون اصلی شعر گذشت از حد خروش و گریه ابر نوبهاران را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر