گذشت عمرِ گرامی از حکیم نزاری قهستانی غزل 756

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

گذشت عمرِ گرامی در انتظارِ وصال

1 گذشت عمرِ گرامی در انتظارِ وصال دریغ صحبتِ یاران و روزگارِ وصال

2 دریغ نیست دلم در عذابِ هجر دریغ که جز دریغ نمانده ست یادگارِ وصال

3 شد آن زمانه که در پای مال بود فراق کنون به دستِ فراق است اختیارِ وصال

4 دو مشکل است میانِ دو خصم رویاروی که بخت یارِ فراق است و جهد یارِ وصال

5 عذابِ محشرِ هجران قیامتی دگرست نه خلق را به قیامت بود قرارِ وصال

6 چه روز بود که هجران سیاه کرد چو شب جهانِ روشن بر چشمم از غبارِ وصال

7 به صد زبان به زمانی هزار شکر کنم اگر به خواب ببینم دمی کنارِ وصال

8 چو احتمال نمی دارم انتقامِ فراق چه گونه در نگریزم به زینهارِ وصال

9 نزاریا به قضایِ فراق راضی باش که جز شرابِ رضا نشکند خمارِ وصال

عکس نوشته
کامنت
comment