-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی نماند در دل تنگم از آن شکیبایی
2 بتیست گل رخ مه روی لیک بدمهرست به سان ماه، رخش شب رویست هر جایی
3 چو سرو بر لب جویست رسته بر دل ما نشسته بر سر راهیم تا تو باز آیی
4 ستمگرا مکن این جور بر من مهجور که نیستم پس از این بر جفا توانایی
5 ز دست جور و جفایت جهان و ملک جهان خراب گشت تو را واجبست دارایی
6 به شکر آنکه بدین شاد و من شکسته دلم نظر به جانب این خسته کن خدارایی