گذشت حسن نگارم ز حد از جهان ملک خاتون غزل 1398

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی

1 گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی نماند در دل تنگم از آن شکیبایی

2 بتیست گل رخ مه روی لیک بدمهرست به سان ماه، رخش شب رویست هر جایی

3 چو سرو بر لب جویست رسته بر دل ما نشسته بر سر راهیم تا تو باز آیی

4 ستمگرا مکن این جور بر من مهجور که نیستم پس از این بر جفا توانایی

5 ز دست جور و جفایت جهان و ملک جهان خراب گشت تو را واجبست دارایی

6 به شکر آنکه بدین شاد و من شکسته دلم نظر به جانب این خسته کن خدارایی

عکس نوشته
کامنت
comment