- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نخل قد خم گشته که پرورده دردست بارش دل پرخون و گلش چهرهٔ زردست
2 صدساله وصال تو مرا میرسد ای ماه گر مرهم هر خسته به اندازهٔ درد است
3 خاک که ز جولان سمندت شده برباد کان زلف مشوش دگر آلوده گرد است
4 دل کز خرد و صبر و سکون صاحب خیل است از تفرقهٔ عشق تو فرداست که فرداست
5 منسوخ کن حسن دلارام زلیخاست عشق تو که آرام ربای زن و مرد است
6 ای دل حذر از بادیهٔ عشق که چون باد سرگشته در آن ناحیه صد بادیه گرداست
7 ای محتشم آن شمع بتان را چه تفاوت گر اشک تو گرمست و گر آه تو سرد است