نقاش ازل کان خط مشکین رقم اوست از جامی غزل 160

1 نقاش ازل کان خط مشکین رقم اوست یارب چه رقم های عجب در قلم اوست

2 خاک قدم دوست شدم نیست کسی را آن عیش که امروز مرا در قدم اوست

3 بیرون بود از سلسله اهل ارادت هر دل که نه در طره پر پیچ و خم اوست

4 تن گر چه به صد مرحله دور است ز کعبه جان طوف کنان گرد حریم حرم اوست

5 آن کز کرمش بود که میخانه بنا کرد میخواری ما نیز بنا بر کرم اوست

6 جامی دم توحید زند نی همه وقتی خوشوقت حریفی که شناسای دم اوست

7 آواز خوشش بر صفت وحدت خویش است با کثرت اطوار که در زیر و بم اوست