- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دردی که مراست بر دل تنگ از دست جفای شاهدی شنگ
2 آخر تو بگو که با که گویم کاو هست همه جفا و نیرنگ
3 یک ذره وفا به دل ندارد دارد دلکی ز آهن و سنگ
4 از وصل نکرد شادمانم هجرانش ببرد از رخم رنگ
5 گر تیغ زند ز دست و بازو نگذاشت ز دامنش دلم چنگ
6 جای تو در اندرون جانست گر دور شوی هزار فرسنگ
7 زین بیش جفا مکن تو بر ما بگذار تو جای صلح در جنگ
8 مگذار که آینه جمالت گیرد ز شرار آه ما زنگ
9 از دست جفای چرخ غدّار اقصای جهانست بر دلم تنگ