کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

درد کز دل خاست درمانیش نیست از کمال خجندی غزل 135

غزل 135 ام از 1252 غزلیات

درد کز دل خاست درمانیش نیست

1 درد کز دل خاست درمانیش نیست خون که دلبر ریخت تاوانیش نیست

2 از لبت دورم چو مهجورم ز تو جان ندارد هر که جانانیش نیست

3 بی رخت شد چون دهانت عیش من تنگ عیش است آنکه بستانیش نیست

4 پیشه رندان پارسا طفل رهست لاجرم جز چشم گریانیش نیست

5 نیست مسکینی که بر بویت چو عود دود پیدا سوز پنهانیش نیست

6 پیر ما بوسی از آن لب بر نکند چون کند بیچاره دندانیش نیست

7 نیست بیار لذتی در خور کمال بی نمک خوانی که مهمانیش نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر درد کز دل خاست درمانیش نیست

شاعر شعر درد کز دل خاست درمانیش نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر درد کز دل خاست درمانیش نیست کمال خجندی می باشد.

شعر درد کز دل خاست درمانیش نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر درد کز دل خاست درمانیش نیست چیست ؟

قالب شعر درد کز دل خاست درمانیش نیست غزل است

مضمون اصلی شعر درد کز دل خاست درمانیش نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین است.
بنر