-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 درد کز دل خاست درمانیش نیست خون که دلبر ریخت تاوانیش نیست
2 از لبت دورم چو مهجورم ز تو جان ندارد هر که جانانیش نیست
3 بی رخت شد چون دهانت عیش من تنگ عیش است آنکه بستانیش نیست
4 پیشه رندان پارسا طفل رهست لاجرم جز چشم گریانیش نیست
5 نیست مسکینی که بر بویت چو عود دود پیدا سوز پنهانیش نیست
6 پیر ما بوسی از آن لب بر نکند چون کند بیچاره دندانیش نیست
7 نیست بیار لذتی در خور کمال بی نمک خوانی که مهمانیش نیست