دردمندان غم عشق دوا از جهان ملک خاتون غزل 607

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

دردمندان غم عشق دوا می طلبند

1 دردمندان غم عشق دوا می طلبند وز مراد دو جهان وصل شما می طلبند

2 دیده ی دیدن روی چو مهت ای دیده شب و روز و گه و بی گه ز خدا می طلبند

3 شب وصل تو که چون جان به جهانست عزیز خلق عالم همه آن را به دعا می طلبند

4 مه ما چونکه نهانست ز چشم همه خلق روشنایی رخ دوست ز ما می طلبند

5 لشکر عشق تو دادند حصار دل ما جان کنون از من بیچاره چرا می طلبند

6 خبرت هست که بالای تو سرویست روان رهروان ره عشق تو بلا می طلبند

7 لطف تو چونکه طبیب دل رنجورانست دردمندان جهان از تو دوا می طلبند

عکس نوشته
کامنت
comment