درد سری میدهد زحمت رنج خمار از قاسم انوار غزل 367

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

درد سری میدهد زحمت رنج خمار

1 درد سری میدهد زحمت رنج خمار زهد برون کن ز سر، ساقی جان را در آر

2 جان جهانرا طلب، ملک عیانرا طلب جان جهان باقیست، ملک جهان مستعار

3 چون همه جان و دلت لایق آن حضرتست دل بر الله بر، دیده بر آن راه دار

4 در صفت هر کسی رفت حکایت بسی هیچ نپرسی سخن از صفت یار غار؟

5 چند روی غافلی، بر سر آب و گلی؟ سر ز رقیبان بر، سر ز حبیبان بر آر

6 هر کس در گوشه ای، باشد با توشه ای ما و فراق حبیب، خسته دل و سوگوار

7 هر دل و هر حالتی، دارد از آن راحتی قاسمی و گوشه ای، درد دل بی قرار

عکس نوشته
کامنت
comment