- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صاحبا ماجرای دشمن تو که کسش در جهان ندارد دوست
2 گفتهام در سه بیت چار لطیف زان چنانها که خاطرم را خوست
3 طنز میکرد با جهان کهن در جهان گفتیی که تازه و نوست
4 رنگ او با زمانه درنگرفت رونق رنگ با قیاس رکوست
5 روزگارش گلی شکفت و برو همچو بر باقلی کفن شد پوست
6 آسمان در تنعمش چو بدید گفت اسراف بیش از این نه نکوست
7 همچو ریواج پروریده شدست وقت از بیخ برکشیدن اوست