- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صاحب نفسی را که اثر در نفسش نیست نخلی است که جز غم ثمری پیشرسش نیست
2 شوخی که طلبکار و هواخواه ندارد نارست ولیکن مدد از خار و خسش نیست
3 آن که مقید به لباس است چه چیز است مرغی است گرفتار و به ظاهر قفسش نیست
4 از بسکه سبک می گذرد قافلهٔ عمر ما گوش به آواز و صدا در جرسش نیست
5 در خانه کسی هست مرا لیک چه سازم دل سخت چنان است که صد حرف بسش نیست
6 در غمکدهٔ عشق خوشا حال سعیدا امروز که جز درد و الم هم نفسش نیست