دگر عشق بر جان غم پرورم از سلیم تهرانی غزل 533

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

دگر عشق بر جان غم پرورم زد

1 دگر عشق بر جان غم پرورم زد چو پروانه آتش به بال و پرم زد

2 جهان تیره گردید، گویا ز غفلت صبا پشت پایی به خاکسترم زد

3 چو گل گشت دستارم آشفته بر سر ز بس بی رخ او جنون بر سرم زد

4 من آن بلبل عاجز ناتوانم که سوسن درین باغ با خنجرم زد

5 دل و دین و هوش مرا کرد پامال سلیم آن سواری که بر لشکرم زد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر