دگر دل بهر بدنامی ره تدبیر از صامت بروجردی غزل 37

صامت بروجردی

آثار صامت بروجردی

صامت بروجردی

دگر دل بهر بدنامی ره تدبیر می‌گیرد

1 دگر دل بهر بدنامی ره تدبیر می‌گیرد جنون من خبر از ناله زنجیر می‌گیرد

2 جهان آرزو را چون منی ناکام می‌یابد که بیخ بختم آب از شعله شمشیر می‌گیرد

3 اثر هم بهر آهم ادعای سرکشی دارد گمان کرده است نفرین ضعیفان دربرمی‌گیرد

4 عجب کج بخت افتاده است آسایش که هر ساعت سر راهی ز دوری بر فراز شیر می‌گیرد

5 خراب عشق آبادی نمی‌فهمید بلی عاشق چسان بر دوش بار منت تعمیر می‌گیرد

6 دو روز عمر را ضایع مکن گویا نمی‌دانی که این دولت اجل هم از جوان هم پیر می‌گیرد

7 سراپا می‌شود اندام (صامت) شعله آتش ز درد دل قلم چون از پی تحریر می‌گیرد

عکس نوشته
کامنت
comment