ستم آخر شد و بیداد به بنیاد از نشاط اصفهانی غزل 130

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

ستم آخر شد و بیداد به بنیاد آمد

1 ستم آخر شد و بیداد به بنیاد آمد نوبت رحمت و فضل و کرم و داد آمد

2 خجل آن بنده که از بند تو آزادی جست خرم آن صید که از قید تو آزاد آمد

3 در وفای تو زهی شکر که سر رفت بخاک در هوایت چه غم از دست که بر باد آمد

4 خردسالی که فروغ رخش از نور خداست چه عجب بر وی اگر خرده بر استاد آمد

5 عجبی نیست بمشاطه اگر گیرد عیب آنکه آراسته از حسن خدا داد آمد

6 پرده افتاد و دگر حاجت مشاطه نماند شیشه بر سنگ شد و تیشه به بنیاد آمد

7 آمد از خاک درت سر خوش و سر مست نشاط دل نیاورد که گویم ز تو دلشاد آمد

عکس نوشته
کامنت
comment