1 ای یگانه گوهر سلک وجود دومین نقش خوش کلک وجود
2 می ندانم اولی یا آخری جز یکی از هر که گویم برتری
3 هر دو چشم منکرانت کور بود ورنه ذاتت را دو عالم نور بود
4 مهر با هر ذره پرتو افکن است کوری هر کور را ببیند روشن است
1 اگر اینست غم عشق فزون خواهد شد اگر اینست دل غمزده خون خواهد شد
2 میکند زلف تو گر سلسله داری زینسان عقلها بر سر سودای جنون خواهد شد
1 هر کرا دل با خدای مطلق است ناخدا موج است و دریا زورق است
2 غرقه در دریا همی جوید کنار چون کند آن کو بخود مستغرق است