1 ای که در تاج و نگین داری روی تا به کی تاج و نگین خواهد ماند
2 ملک هستی همه طی خواهد شد نه زمان و نه زمین خواهد ماند
3 تا توانی به جهان نیکی کن کز جهان با تو همین خواهد ماند
1 ای ز وجود تو نمود همه جود تو سرمایه بود همه
2 مبدع نوی و کهن ما تویی هست کن و نیست کن ما تویی
1 از حسن آن بصری نافذ بصر نکته ای آرند عجب مختصر
2 کز دل غفلت زده گر دم فشاند آن نفس پاک که حجاج راند
1 ای ز کرم چاره گر کارها مرهم راحت نه آزارها
2 روشنی دیده بینندگان پردگی پرده نشینندگان