مجد همگر

مجد همگر

مجد همگر
مجد همگر

ای آنکه چو باد ناتوانی از مجد همگر قصیده 52

قصیده 52 ام از 852 قصاید

ای آنکه چو باد ناتوانی

1 ای آنکه چو باد ناتوانی با باد به بوی همعنانی

2 آنچ از تو به جان خرند عشاق بر باد دهی به رایگانی

3 آهونئی و نسیم مشکین باد از تو برد به ارمغانی

4 چون باد سبکسری و گه گاه در بند زری و سر گرانی

5 زنجیر باد سبکسری و گه گاه در بند زری و سر گرانی

6 زنجیر هزار حلقه ای زان بندی داری هزار گانی

7 صیاد نیی و دلشکاری شمشیر نئی و سرفشانی

8 گه در پی سرو پایمالی گه بر سر لاله سایبانی

9 گه معجز صاحب زبوری گه مار پیمبر شبانی

10 گه چنبر گردن نسیمی گه حلقه گوش ارغوانی

11 گه پیش افتی و در کناری گه با کمری و در میانی

12 زنگی بچه دلستان نباشد تو زنگی شوخ دلستانی

13 گر دل دزدی چرا به صورت هندوی سیاه پاسبانی

14 ابروی مسلسل وسیاهی یا بر سر آتشی دخانی

15 ظلمات سکندری و یابند در سایه ات آب زندگانی

16 هر چند که تیره و درازی همچون شب وصل دل نشانی

17 قلب روزی به لفظ تازی وز چهره به رنگ قلب کانی

18 شش بر سر لفظ قلب کل نه کاندر لغت دری تو آنی

19 آشفته و تیره ای و دلگیر چون خط نجیب دامغانی

20 آن بحر مکارم و معالی وان کان لطافت ومعانی

21 آن کز قلم است ابن مقله وان کز کلم است ابن هانی

22 ای قهر تو انتهای پیری وی لطف تو مبدا جوانی

23 با بزم تو لیل یوم عیش است باقی باشد جهانی فانی

24 ای لعل تو آب زندگانی وی وصل تو عمر جاودانی

25 ماهی و چو مه نه دلنوازی مهری و چنو نه مهربانی

26 چشم ار برود تو نور چشمی جان ار ببری به جای جانی

27 مجنون توام به جانسپاری لیلی منی به دلستانی

28 از عشق منم فسانه شهر وز حسن تو فتنه جهانی

29 فرهاد توام به تلخ عیشی شیرین منی به خوش زبانی

30 گر رحم کنی تو در خورم من ور جان خواهی سزای آنی

31 ترسم که دلت بماند از من گویم که به حور و ماه مانی

32 چه حور که خوش تر از بهشتی چه ماه که مهر آسمانی

33 از شنگی فتنه زمینی وز شوخی شورش زمانی

34 صد جیب ز مشک پرکنددل گردامن زلف برفشانی

35 گر بگشائی دهان خورد جان صد تنگ شکر به رایگانی

36 از جان خواهم که در وثاقت باشم شب وروز ایرمانی

37 گاهی به درت به خاکروبی گه بر بامت به پاسبانی

38 رنجم منما که ناتوانم دریاب مرا که می توانی

39 خطی که بداده ای به وصلم ای وصل تو آب زندگانی

40 هر روز هزار ره ببوسم بر دیده و دل نهم نهانی

41 زان روز شمار کار من هست کاغذ بوسی و رقعه خوانی

42 یا محو شود سیاهی او زین اشک روان ارغوانی

43 تا چند به یاد وعده کژ بر آتش حسرتم نشانی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای آنکه چو باد ناتوانی

شاعر شعر ای آنکه چو باد ناتوانی چه کسی است ؟

شاعر شعر ای آنکه چو باد ناتوانی مجد همگر می باشد.

شعر ای آنکه چو باد ناتوانی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای آنکه چو باد ناتوانی چیست ؟

قالب شعر ای آنکه چو باد ناتوانی قصیده است

مضمون اصلی شعر ای آنکه چو باد ناتوانی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر