-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن که سودازده چشم تو بوده است منم وآن که از هر مژه صد چشمه گشوده است منم
2 آن ز ره مانده سرگشته که ناسازی بخت ره به سرمنزل وصلش ننموده است منم
3 آن که پیش لب شیرین تو ای چشمه نوش آفرین گفته و دشنام شنوده است منم
4 آن که خواب خوشم از دیده ربوده است تویی وآن که یک بوسه از آن لب نربوده است منم
5 ای که از چشم رهی پای کشیدی چون اشک آن که چون آه به دنبال تو بوده است منم