جامی

جامی

جامی
جامی

آن که بر گل گره از جعد سمن بوی تو بست از جامی غزل 222

غزل 222 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

آن که بر گل گره از جعد سمن بوی تو بست

1 آن که بر گل گره از جعد سمن بوی تو بست رشته جان مرا در شکن موی تو بست

2 طعنه بر طوطی طبعم مزن از کم سخنی که بر او راه سخن لعل سخنگوی تو بست

3 لله الحمد که جان معتکف حضرت توست گر چه تن بار اقامت ز سر کوی تو بست

4 هیچ شب دیده نبندم من غمدیده به خواب چون کنم خواب مرا نرگس جادوی تو بست

5 خانه صبر من آن روز برانداخت فلک که بدین قاعده طاق خم ابروی تو بست

6 نافه کز خون جگر پروردش آهوی چین در دلش خون گره از نکهت گیسوی تو بست

7 می دهد زینت بازار سخن جامی را نخل نظمی که به وصف قد دلجوی تو بست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن که بر گل گره از جعد سمن بوی تو بست

شاعر شعر آن که بر گل گره از جعد سمن بوی تو بست چه کسی است ؟

شاعر شعر آن که بر گل گره از جعد سمن بوی تو بست جامی می باشد.

شعر آن که بر گل گره از جعد سمن بوی تو بست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر آن که بر گل گره از جعد سمن بوی تو بست چیست ؟

قالب شعر آن که بر گل گره از جعد سمن بوی تو بست غزل است

مضمون اصلی شعر آن که بر گل گره از جعد سمن بوی تو بست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی