کسی که در طلبش درد جستجو از جویای تبریزی غزل 613

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

کسی که در طلبش درد جستجو دارد

1 کسی که در طلبش درد جستجو دارد همیشه گریه چو گرداب در گلو دارد

2 هوای باده بود در سری که بی مغز است شراب، نسبت نزدیک با کدو دارد

3 ز شور لعل تو یکبار هر که کام گرفت دلی به سینه نمکسود آرزو دارد

4 چمن به چشم حقیقت نهال کردهٔ تست ز روی و موی تو گل رنگ فیض و بو دارد

5 به تنگنای بدن جان چسان بیاساید که خلوتش زعناصر چهار سو دارد

6 گرفته کون و مکان را فروغ مهر رخش کدام ذره نه در سر هوای او دارد

7 صفای دل ز غبار مذلت است ایمن که آینه بر هر کس که رفت رو دارد

8 فروغ باده در آن رنگ رو تماشا کن بلی صفای دگر در گل آب جو دارد

9 به چشم کم منکر بی زبانی ما را که بانگاه کسی راه گفتگو دارد

10 ز سحرکاری چشمش به حیرتم جویا که مست خواب خمارست و گفتگو دارد

عکس نوشته
کامنت
comment