- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کسی که در طلبش درد جستجو دارد همیشه گریه چو گرداب در گلو دارد
2 هوای باده بود در سری که بی مغز است شراب، نسبت نزدیک با کدو دارد
3 ز شور لعل تو یکبار هر که کام گرفت دلی به سینه نمکسود آرزو دارد
4 چمن به چشم حقیقت نهال کردهٔ تست ز روی و موی تو گل رنگ فیض و بو دارد
5 به تنگنای بدن جان چسان بیاساید که خلوتش زعناصر چهار سو دارد
6 گرفته کون و مکان را فروغ مهر رخش کدام ذره نه در سر هوای او دارد
7 صفای دل ز غبار مذلت است ایمن که آینه بر هر کس که رفت رو دارد
8 فروغ باده در آن رنگ رو تماشا کن بلی صفای دگر در گل آب جو دارد
9 به چشم کم منکر بی زبانی ما را که بانگاه کسی راه گفتگو دارد
10 ز سحرکاری چشمش به حیرتم جویا که مست خواب خمارست و گفتگو دارد