جامی

جامی

جامی
جامی

آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم زند از جامی غزل 121

غزل 121 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم زند

1 آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم زند کشته آنم که چون مه خیمه بر خاکم زند

2 شویم از خون جگر گر صد رقم هر دم قلم جز خیال خط او بر لوح ادراکم زند

3 گرچه باغی ام خزان دیده، شوم رشک بهار ابر لطفش گر نمی بر خار و خاشاکم زند

4 جز هوس نبود حجاب راه گو از برق عشق لمعه ای کآتش درین جان هوسناکم زند

5 زان بهار لطف خواهم بود لبخندان چو گل گرچه صد چاک از جفا در دامن پاکم زند

6 گر اجل بیند که چون می میرم از یک زخم زود بوسه ها بر خنجر بدخوی بی باکم زند

7 گفتم از جامی چه جرم آمد کزو پیچی عنان گفت دست آرزو تا کی به فتراکم زند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم زند

شاعر شعر آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم زند چه کسی است ؟

شاعر شعر آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم زند جامی می باشد.

شعر آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم زند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم زند چیست ؟

قالب شعر آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم زند غزل است

مضمون اصلی شعر آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم زند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی