حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی
حزین لاهیجی

عهد پیرانه سری، عشق جوان از حزین لاهیجی غزل 213

غزل 213 ام از 1771 غزلیات

عهد پیرانه سری، عشق جوان افتاده ست

1 عهد پیرانه سری، عشق جوان افتاده ست جوش ایّام بهارم، به خزان افتاده ست

2 در فضایی که زند موج طلب، حیرت ما کعبه، سرگشته تر از ریگ روان افتاده ست

3 عشق می گویم و چون شمع، لبم می سوزد راز پنهان من امشب، به زبان افتادهست

4 از سر کوی تو نَبوَد رَهِ بیرون شدنم بس که بر روی هم اینجا، دل و جان افتاده ست

5 به ادایی دو جهان دین و دل آرد به کمند پیچ و تابی که در آن موی میان افتاده ست

6 نگه شوخ تو، در خار و خس هستی ما گرمتر از نفس سوختگان افتادهست

7 مد احسان رسا، قامت یار است حزین همه جا سایهٔ آن سرو روان افتاده ست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عهد پیرانه سری، عشق جوان افتاده ست

شاعر شعر عهد پیرانه سری، عشق جوان افتاده ست چه کسی است ؟

شاعر شعر عهد پیرانه سری، عشق جوان افتاده ست حزین لاهیجی می باشد.

شعر عهد پیرانه سری، عشق جوان افتاده ست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر عهد پیرانه سری، عشق جوان افتاده ست چیست ؟

قالب شعر عهد پیرانه سری، عشق جوان افتاده ست غزل است

مضمون اصلی شعر عهد پیرانه سری، عشق جوان افتاده ست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر