- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شکرها واجب که نفس سرکش بدخوی را رایض عقلم بزیر زین همت رام کرد
2 بود در آغاز کارم-دل چو گردون بیقرار چون بدید انجام آن نیکو چو قطب آرام کرد
3 عمر ضایع میشد اندر پختن سودای خام پخته نبود هر که زینسان کارهای خام کرد
4 عقل پیر از راه شفقت گفت با من کای جوان هر که کرد آغاز کاری فکرت انجام کرد
5 مرغ جانرا کاشیان برسد ره و طوبی سزد از برای دانه نتوان پای بند دام کرد
6 چون شنید ابن یمین فرمان سلطان خرد نفس سرکش امتثال از کام و از ناکام کرد
7 کنج عزلت با فراغ خاطریرا همتش بارگاه هر امیری و وزیری نام کرد