1 شیئان یغجر ذوالرصاصه عنهما رأی النساء و امر الصبیان
2 و اما النساء فمیلهن الی الهوی و اخسؤا الصبی یجری بغیر عنان
1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز
1 منت خدایرا که بتوفیق کردگار نامی که جست یافت جهانگیر نامدار
2 نوئین عهد خسرو خسرو نشان حسین آنکس که روزگار بدو دارد افتخار