1 نهم گفت هر کس که از مرگ شاه به شادی قدح زد درین بزمگاه
2 به زودی نهد گام بر گام او به تلخی کشد جرعه جام او
3 بدانسان که برداشت شه زود گام پی هر که مرگ ویش بود کام
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 چون سلامان را شد اسباب جمال از بلاغت جمع در حد کمال
2 سرو نازش تازگی را سر گرفت باغ لطفش رونق دیگر گرفت
1 از حسن آن بصری نافذ بصر نکته ای آرند عجب مختصر
2 کز دل غفلت زده گر دم فشاند آن نفس پاک که حجاج راند
1 کرد چون دانا حکیم نیکخواه شهوت زن را نکوهش پیش شاه
2 ساخت تدبیری به دانش کاندر آن ماند حیران فکرت دانشوران
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به