- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شبهای فراقت را، آخر سحری باشد وین ناله شبها را، روزی اثری باشد
2 از دیده اگر آبی خواهیم به صد گریه آبی ندهد ما را، کان بیجگری باشد
3 ما بیخبریم از دل، ای باد گذاری کن بر خاک درش باشد کانجا خبری باشد
4 دانی که کرا زیبد، چون زلف تو سودایت آن را که به هر مویی، چون دوش سری باشد
5 تنها نه منم عاشق، کز خاک سر کویت هر گرد که بر خیزد، صاحب نظری باشد
6 من خاکت از آن گشتم امروز که بعد از من هر ذرهای از خاکم، کحل بصری باشد
7 مشتاق حرم را گو: شو محرم میخانه باشد که ازین خانه، در کعبه دری باشد
8 چون زلف به بالایت، سلمان سر و جان ریزد گر یک سر مو جان را، پیشت خطری باشد