- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شب که در خلوت اندیشه تمنّای تو بود گل داغ دل من انجمن آرای تو بود
2 جلوه در آینه ام پرتو رخسار تو داشت سینه آتشکدهٔ حسن دلارای تو بود
3 مژه بر هم نزدم آینه سان در همه عمر بس که در دیدهٔ من ذوق تماشای تو بود
4 دل شیدا شده ام داغ تمنّای تو داشت سر سودا زده ام خاک کف پای تو بود
5 صید آهونگهان، غمزهٔ غمّاز تو کرد دام جادوصفتان، زلف چلیپای تو بود
6 عشق سرکش اثر از حسن گلوسوز تو داشت داغ حسرت گلی از دامن صحرای تو بود
7 کفر و دین را به کسی فتنهٔ چشمت نگذاشت در سواد حرم و بتکده غوغای تو بود
8 باده در ساغر دل نرگس مخمور تو ریخت مستی ما همه از جام مصفّای تو بود
9 گل باغ نظرم غنچهٔ سیراب تو شد سرو بستان دلم قامت رعنای تو بود
10 گوهر عاشق سرگشته و معشوق یکیست در حقیقت من و ما، موجهٔ دریای تو بود
11 نشئه ها داشت حزین ، سجدهٔ مستانهٔ تو دُرد میخانه مگر خاک مصلّای تو بود؟