شب زلف تو در خیالم آمد از حزین لاهیجی غزل 349

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شب زلف تو در خیالم آمد

1 شب زلف تو در خیالم آمد از بخت خود انفعالم آمد

2 بی رحم تر است غمزه، امروز گویا رحمش به حالم آمد

3 یاد قد اوست قسمت من شادم که، الف به فالم آمد

4 از حرمت خون دل شناسی پیمانه کشی، حلالم آمد

5 آبی ای زخم تشنه بردار اشک دریا نوالم آمد

6 گفتی نظر از جهان فروبند کاینک رخ بی مثالم آمد

7 از هر مژه، زین اشارت، انگشت بر دیده امتثالم آمد

8 خورشید رخ تو شد مقابل جانی به تن هلالم آمد

9 چون آینه وصل بی حجابی از حیرت آن جمالم آمد

10 افسرده دمان، حذر که چون شمع حرفی به زبان لالم آمد

11 از دیده و دل کناره گیرید وحشی نگهان، غزالم آمد

12 عشرتکده عدم، کجایی؟ از هستی خود ملالم آمد

13 اوراق دل حزین گشودم عشق تو به وصف حالم آمد

عکس نوشته
کامنت
comment